|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
خانواده
آقای دکتر حسابی در کنار تمامی علایق علمی خود، به خانواده عشق میورزیدند و همواره جایگاه ویژهیی برای خانه و خانواده منظور میکردند. ایشان حتی در سفرهای رسمی خود، فرزندانشان را به همراه میبردند و کلیه مراسم و اعیاد را با حفظ تمامی سنن در کنار خانواده به سر میبردند. ایشان احترام خارقالعاده یی برای همسر خود قائل بودند و برای مثال هیچ گاه همسر خود را با صوت بلند صدا نمیکردند، به طوری که فرزندانشان نمیدانستند ایشان خانم دکتر را چه صدا میکردند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
پس از صد و ده سال پیامی الهی ، و یا تنها
تقارنی شگفت انگیز
به قول استاد دکتر
سید محمود حسابی : خانه تولد یا از زبان ما : منزل پدری
پروفسور حسابی ، با دیرینگی قریب به دو قرن . خانهیی با شماره
(پلاک) یا به اصطلاح آن روزها : کاشی 47 ، در میدان وحدت
اسلامی (میدان شاهپور) ، بازارچه قوامالدوله تهران ، پشت
کلیسای ارامنه ، ساختمانی با ستونهای سنگی تراشیده و سقفهای
چوبی با نقوش زیبا ، مزین به آیات کریمه و سرودههای زیبا و
پندآموز گلستان و بوستان سعدی و منتخبی از غزلیات بیبدیل
دیوان حافظ کبیر ، که سید محمود ، در آن متولد شد . سپس ،
در گستره بی وفایی های پدر (معزالسلطنه) با تحمل گرسنگی ، رنج
و مشقت وصفناپذیر در غربت ، در دامان مادری فاضله (خانم
گوهرشاد حسابی) که از این مصیبت ها، برای تمام عمر افلیج شده
بودند ، رشد یافته ، از نوجوانی ، قرآن کریم را حفظ ، دیوان
حافظ و گلستان و بوستان سعدی را ، از بر کرده و در جوانی موفق
به کسب مدارک و درجات تحصیلی ، علمی ، هنری و ورزشی از مراکز
علمی و دانشگاههای تراز نخست جهان گردیدند . ولی ، بهترین
امکانات دانشی و موقعیتهای پیشرفتهترین کشورهای دنیا را ، به
قصد سربلندی آفرینی برای میهنشان ، رها نموده و با وجود عدم
استقبال و همراهی مسئولین کشور ، با تحمل دشواریهای بسیار ،
در ایجاد مراکز علمی ، صنعتی ، فرهنگی و پژوهشی ، توفیقات
بیمانندی را ، به دست آوردند . استاد حسابی ، پس از کسب
سمت وزارت فرهنگ (علوم ، آموزش و پرورش ، ارشاد ، اوقاف و
میراث فرهنگی) در دولت دکتر مصدق ، ناگهان ، مورد التفات پدر
واقع شده ، باغ ییلاقی حسابی ، در محله قدیمی مقصود بیک ،
تجریش ؛ منطقهیی بسیار سرسبز و زیبا ، به نام چهارراه حسابی
(که تا چند سال قبل ، کوچه باغهای بهشت و اکنون پارکینگ
برجها ! نامیده میشود) را ، به فرزند میبخشد .
خانهییکه با کوشش شبانهروزی استاد و همسر فداکارشان (خانم
صدیقه حائری) ، امروزه با نام منزل و موزه پروفسور حسابی ،
مورد توجه دانشخواهان و دوستداران علم و فرهنگ و ادب ایران
عزیزمان میباشد . اما ، پس از گذشت بیش از یک قرن و بعد
از آن که شهرداری تهران ، تصمیم به جایگزینی پلاکهای سطح شهر
میگیرد ، تقارنی مبارک و شگفتانگیز ، دو خانه استاد عشق را ،
با فالی نیک ، نقشی ماندگار میبخشد ، به این معنا که موزه و
منزل پروفسور حسابی ، صاحب همان شماره (پلاک) یا
کاشی47 محل
تولد استاد میشود .
بنیاد پروفسور حسابی
|
|
|
|
|