خــــانه |  راهـنمای تـــارنما |  جستجو    
 
     
 
 

     تــــــــازه هـــــــا  
 
   تاریخ شفاهی زندگی پروفسور حسابی
   همایش بین المللی یوسرن
   رساله راه بهبودی
   کتاب پروفسور حسابی و دانش اتمی ایران
   بیست و هشتمین یادمان پروفسور حسابی
   مکاتبات پروفسور حسابی و آندره ژید ...
   فاطمه گله ...
   جناب مهندس غلامرضا سحاب - دوستان
   گزارش رونمایی از دیوان حافظ حسابی
   تور گردشگری منزل، موزه، کتابخانه ...
   بروشور موزه پروفسور حسابی
   خبرنامه روز جهانی موزه (بهار 97)
   تعیین ساعت ایران
   همایش یونسکو در بنیاد پروفسور حسابی
   فیلم های مصاحبه با پروفسور حسابی
   سخنرانی در سوگ درگذشت اینشتین
   بخشی از عضويت های استاد‎‎‎‌
   دیدگاهی بر تئوری پروفسور حسابی
   بزرگداشت سی صدمین سالگرد تولد نیوتن
   خرید زمین در کره مریخ
   تئوری استاد
   تزهای تقدیمی اساتید بزرگ به استاد ...
 
     پیــــــوندهــــــــــا 
 
   

   

   
   
   
   
 
 
 
 
 
 
 
     
     
         
 


  مصاحبه مجله سخن با پروفسور حسابی مهرماه 1336








 
 
  50 مطلبی از مجله ادبی ، فرهنگی و معتبر سخن (دوره هشتم ، شماره ششم مهرماه 1336) که به‌‌‌‌‌‌نظر می‌‌‌‌‌‌آید ، از یک گفتگوی خصوصی استاد ، قریب60 سال پیش ، به چاپ رسیده است ، و جناب آقای عباس جدلی ، از فرهنگیان باسابقه و از شاگردان و دوستان پروفسورحسابی ، که سال‌‌‌‌‌‌ها معاونت دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملی ایران) را ، به عهده داشتند ، آن را در بین اوراق دفتر خود ، یافته ، و به یادگار ، برای استاد ، ارسال نموده‌اند . که در اینجا به نظرتان می‌‌‌‌‌‌رسد :

نقل از مجله سخن

سوال مجله : آیا ممکن است ، باز هم دانشمندان بزرگی ، در ایران ، به وجود بیایند و کشورمان همچون گذشته تاریخی خود ، نوآور علوم جهانی گردد ؟

این سوال ، برای جنابان آقایان : دکتر حسابی ، دکتر فرهاد ، دکتر هشترودی و دکتر صناعی برای اظهار نظر فرستاده شده است .

و اینک اظهار نظر پروفسور حسابی :

به نظر من : شرط پیشرفت علم و ظهور علما ، در یک جامعه‌‌‌‌‌‌ ، احترام است .
که البته ، دو امر ضرور : تشویق و قدرشناسی نیز ، در قالب اعمال همان اصل اول ، یعنی احترام گنجانیده می‌شود .
به خاطر داشته باشیم : که در این سرزمین ، گاهی ، بعضی از نوابغ ، همه عمر ، در فقر و بدبختی زیسته‌‌‌‌‌‌اند .
اما ، این نادر است ، و بر نادر ، حکم نمی‌‌‌‌‌‌توان کرد .
ولی صدافسوس ، که هادیان مردم زمانه ، یا بهتر است بگوییم دولت‌‌‌‌‌‌های وقت (حکام) ، قدر ایشان را نشناخته‌‌‌‌‌‌اند .
البته ، هر کس که می‌‌‌‌‌‌خواهد ، در راه دانش قدم بگذارد ، باید فداکاری کند ، و به این رنج نیز واقف باشد ، که حتی شاگردان و همکاران او ، که قدمی در راه این توفیقات برداشته و موفق نشده‌‌‌‌‌‌اند ، به دشمنی با او برنخیزند .
یک پژوهنده معتقد به تحقیقات ، به طور طبیعی ، بسیاری از لذایذ و نعمات را ، بر خود ، حرام می‌‌‌‌‌‌سازد ، اما این فداکاری حدی دارد .
البته ، در بسیاری از مواقع ، وجود چنین شرایطی ، حاصلی جز مهاجرت اندیشمندان ، فرار از فقر ، و پناه بردن به سرزمینی دیگر ( جهان توسعه‌‌‌‌‌‌یافته ، که قدر آنان را می‌‌‌‌‌‌داند ، معیشتشان ، وسایل و تجهیزات تحقیقاتی را ، به آسانی ، در اختیارشان قرار می‌‌‌‌‌‌دهد ) ، نخواهد داشت .
روی هم رفته ، می‌‌‌‌‌‌توان گفت : که هرگاه ، در اجتماعی ، نظام حاکم ، برای علم ، قدر و قیمت قایل باشد ، آن جامعه نیز ، به دانشمند ومحقق ، به چشم اعتنا و احترام ، خواهد ‌‌‌‌‌‌نگریست ، در نتیجه ، علم رونق یافته ، بزرگان و نوابغی در رشته‌‌‌‌‌‌های مختلف ، پای به عرصه وجود ، خواهند گذاشت .
حتما ، همه در تاریخ خوانده‌‌‌‌‌‌ایم ، که هر زمان ، ایران ، رو به سربلندی می‌‌‌‌‌‌گذاشته است ، و در جهان روزگار خود ، توسعه می‌یافته ؛ نخست وزیران ، مدیران و وزرای آن ، از میان دانشمندان بزرگ و واقعی ، انتخاب می‌شده‌‌‌‌‌‌اند ، یعنی پادشاهان سمت‌‌‌‌‌‌های مهم ، در اداره کشور را ، به علما و صاحبان اندیشه ، می‌‌‌‌‌‌سپرده‌‌‌‌‌‌اند .
متاسفانه ، در جامعه امروزی ما ، درست خلاف این است . آن‌‌‌‌‌‌هم در سرزمینی که ، نیاکانش در جهان ، در چنین عملکردهایی ، شهره بوده‌‌‌‌‌‌اند .
در تشکیلات امروز ما ، نه تنها محلی برای دانشمند نیست ، بلکه در این جامعه ، کوچک‌‌‌‌‌‌ترین قدر و شانی ، برای کسانی‌‌‌‌‌‌که ، عمر خود را ، در این راه ، صرف می‌‌‌‌‌‌کنند ، قایل نیستند .
مبادا ، که پرداختن به علم ، در جامعه ، آنقدر ناپسند و غریب باشد ، که حتی ، کسان ، نزدیکان و خویشان آن پژوهنده ، که عمر خویش را ، وقف مطالعه ، تحقیق و نوآوری می‌‌‌‌‌‌کند ، به او ، به چشم حقارت نظر کنند ، و کار به جایی برسد ، که با خود ، چنین بـیندیشند :
این بیچاره ، عقلش زایل شده ، به جای تجارت ، واردات ، خرید و فروش زمین ، مال‌‌‌‌‌‌اندوزی و کسب اجر دنیوی ! به کارهای دیگری (به قول خودش : مطالعه ، پژوهش و نوآوری) می‌‌‌‌‌‌پردازد ، که به زعم آن‌‌‌‌‌‌ها ، این کاریست : که نه خیرِ دنیا در آن است ، نه اجر آخرت .
آنگاه ، توقع ما ، چنین باشد ، که در چنین اجتماعی ، با این سطح فرهنگ و بینش ، گروه بسیاری پیدا شوند ، تا از یک سو ، همه این محرومیت‌‌‌‌‌‌ها و سرزنش‌‌‌‌‌‌ها را ، تحمل کنند ، و از سوی دیگر ، عمر عزیز خود را ، صرف مطالعه و تحقیق بنمایند ، که توقع بی‌‌‌‌‌‌جاییست !
خیر ! در چنین جامعه‌‌‌‌‌‌یی ، هرگز ، دانشمند به معنی واقعی ، پیدا نخواهد شد .


 
         
     
■ زندگی نامه     ■ فرهنگی     ■ پژوهشی - صنعتی     ■ گالری    
                       
» شرح زندگی     » چاپ و انتشار     » تئوری استاد     » گالری عکس    
» خانواده     » موزه     » مکانیک و هیدرودینامیک     » گالری فیلم    
» فرهنگی، هنری     » کتابخانه     » هوش مصنوعی     » تاریخ شفاهی    
» تحقیقات     » فرهنگ ایرانی     » فیزیک ذرات بنیادی و حرارت     » گالری پوستر    
» کتاب ها     » مراسم و سخنرانی ها     » الکترونیک و اپتیک     » تور مجازی بنیاد    
» رساله ها، مقالات و سخنرانی ها     » جوایز                
» موسسات     » نشست های علمی – فرهنگی بنیاد     ■ زیست محیطی          
» خدمات و مشاغل     » رسانه ها                
» دوستان، همکاران، شاگردان           » سازمان ملل، ارتقاء زیست محیطی بنیاد          
» نشان ها و مدارک بین المللی     ■ تازه ها     » فعالیت های زیست محیطی          
» کنفرانس ها و عضویت ها           » نشست های زیست محیطی          
» جملات برجسته استاد     » تازه های تارنما     » نمایشگاه های زیست محیطی          
» بورس پروفسور حسابی         » فضای زیست محیطی بنیاد (عکس)          
 
         
  کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بنیاد پروفسور حسابی می باشد. 1395- 1348