|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بزرگداشت سی صدمین سالگرد تولد
اسحاق نیوتن
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بزرگداشت نیوتن
بنادر مین گذاری شده اروپا (و جهان)
هفتههای دشوار پس از جنگ جهانی دوم
خاطره سفر دریایی بسیار خطرناک پروفسور دکتر حسابی از ایران به انگلستان
|
|
|
وقتی این دعوتنامه شرکت
در کنفرانس بزرگداشت سیصدمین سال بزرگداشت دانشمند جهانی
اسحاق نیوتن به ایران آمد و به دستمان رسید ، برای دریافت
کمکی جهت شرکت موثر در آن ، به هرکدام از مسئولین که
مراجعه میکردم ، میگفتند برای شما آمده و به ما
(دانشگاه) ربطی ندارد .
درصورتیکه برای دانشگاه آمده بود ، ولی فقط به واسطه
آشنایی قبلی ، به نام من ارسال شده بود . بهانه دیگر هم
این بود که میگفتند : فقط سه هفته است جنگ تمام شده .
مرزهای هوایی ، دریایی و زمینی بسته است و برای چنین سفری
، امکانات و وسیلهیی نداریم . میگفتند که در این
شرایط دشوار بینالمللی کنسولگریها کار
نمیکنند که ما کسی را بفرستیم . وقتی هم که خیلی اصرار
کردم ، گفتند : خودتان بروید ! به این ترتیب بود که دیدم
حاضر نبودند هیچ کمکی برای چنین حضور جهانی از خودشان نشان
بدهند .
بالاخره ناچار شدم در کمال ناامیدی ، خودم یک
معرفینامه به امضاء خودم به عنوان رییس دانشکده علوم
(فیزیک) دانشگاه (دانشگاه تهران) به سفارت انگلستان بنویسم
!
یکی دو روزی نگذشته بود که از سفارت تماس گرفتند و اطلاع
دادند که آنها فورا پذیرفتهاند و پس از چند ساعتی
موافقت کتبی آنها نیز به گروه فیزیک (به دانشگاه) رسید
.
پس از دریافت این موافقتنامه بود ، که امیدوار شدم اهمیت
حمایت از این حضور جهانی ، به این ترتیب حتمی شده و مسلما
دیگر خواهم توانست برای انجام سفر آبرومندانه و برای یک
حضور جهانی موثر ، کمکی از مسئولین بگیرم .
ولی با وجود این پیش درآمد خوب ، وقتی به هرکدام از
مسئولین و مدیران امور فرهنگی و علمی کشور ، حتی به
همکاران و مدیران دانشگاهی مراجعه میکردم ، تا یک
بودجهیی برای این کار بگیرم ، باز هم هرچه تلاش
میکردم هیچکدام حاضر نشدند یک ریال بدهند .
به ناچار با تمام دشواریها و مسئولیتها ، با هزینه
خودم راه افتادم . اما از آنجاییکه برای رسیدن به
اروپا ، ارتباط مسافرتی تنها از طریق هندوستان برقرار بود
، خودم را به جنوب رساندم و با هزار زحمت ، بندر به بندر و
با کشتی ، از ایران به هندوستان رفتم .
بالاخره بعد از دو هفته انتظار در هندوستان ، حرکت از هند
به طرف انگلستان آغاز شد . در طی مسیر کاپیتان کشتی دایم
اعلام میکرد ، که باید با احتیاط حرکت کنیم و با
احتیاط بیشتر پهلو بگیریم ، چون همه بنادر مینگذاری
شده است .
به همین دلیل مسافران که یکی از آنان هم من بودم ، روحیه
بسیار بدی داشتند ، ولی وضع من بدتر بود چون اصولا سفر
دریایی و حرکت کشتی فوقالعاده حال من را بد میکرد
.
علیرغم همه این مصائب وقتی بعد از مدتها به
انگلستان رسیدیم ، به دلیل همان خطراتی که اشاره کردم ،
تنها یک بندر بزرگ (انگلیس) اجازه پذیرش کشتیها را
داشت .
نظر به کندی بیش از حد حرکت این کشتی ، هنگامی که رسیدیم ،
فقط سه روز به مراسم مانده بود ! به همین دلیل ، با عجله
خود را به لندن رساندم . در روز معین به آدرس سالن برگزاری
مراسم مراجعه کردم . چون نیمساعتی زودتر رفته بودم ، بسیار
خلوت بود و هنوز کسی نیامده بود . فکر کردم اصلا هیچ کس
حاضر نشده است خطر کند و با آن مسیرهای خطرناک و بنادر
مینگذاری شده از کشورش به انگلستان بیاید .
ولی جالبتر از همه ، آنچه نشان بزرگی از عشق به علم و
عالم بود ، اتفاقی بود که سر ساعت معین آغاز مراسم رخ داد
، زیرا چند دقیقه مانده به ساعت تعیین شده ، سالن از جمعیت
دانشمندان جهانی پر شد . به این معنا که آن گروه بزرگ از
اساتید و دانشمندان تراز نخست ، بدون استثنا ، بدون کمترین
دلهرهیی از بروز خطرات جانی ، از همه جای دنیا خودشان
را به آن مراسم قدرشناسی علمی رسانیده بودند . یعنی آن
اوضاع جنگزده سراسر اروپا و حتی مینگذاری شدن
بنادر ، هیچ تأثیری در این حضور علمی نگذاشته بود . نهایتا
از شکوه آن حضور گرم ، مات و مبهوت شدم .
هنگام ورود به سالن گردهمآیی ، در جلوی هریک از درها ،
میزی برای پذیرش بود و برگههایی که باید آنجا پر
میکردیم . به خوبی به یاد دارم که از روی ناچاری ،
برای حفظ آبرو و طرح اهمیت موضوع این چنین کنفرانسی برای
کشورم ، روی برگه خودم نوشتم : پروفسور حسابی ، رییس هیئت
نمایندگی ایران .
و جالبتر آنکه ، تا روز آخر هم ، هربار ، مسئول
دبیرخانه آنجا ، به سراغ من میآمد و هنگامیکه
میدید تنها هستم ، میپرسید : هیئتتان کجاست ؟ فورا
میگفتم : همه به شدت مریض هستند ، خوب میشوند و
برای شرکت در این مراسم میآیند .
اما لازم است به این نکته هم اشاره کنم : در لوحی هم که
برای حضور کشورمان در بزرگداشت نیوتن ، برای آن مراسم تهیه
و تقدیم کردم ، مخصوصا در متن آن قید کردم : از طرف هیئت
شرکت کنندگان ایرانی !
دبیر جلسه هم وقتی میخواست آن را به عنوان منتخب
برجسته لوحهای تقدیمی بخواند ، قبل از خواندن نامه از
هیئت ایرانی تشکر کرد و نه فقط از من .
جالب است این را هم یادآوری کنم : هیئت اجرایی مراسم این
بزرگداشت ، که متشکل از جمعی از اساتید جهانی بود ،
آنقدر از نحوه تحریر این لوح یادبود که برای نوشن آن ،
از خطهای نوشتاری متنوعی استفاده کرده بودم ، خوششان
آمده بود که دبیر جلسه در نشست اختتامیه همایش و پشت
تریبون اعلام کرد ، که یکی از اعضای این هیئت ، خطاط
بودهاست و لوح تقدیمی ما ، به عنوان نامه منتخب آن
گردهمآیی برگزیده شد .
به عقیده استاد حسابی ، این موقعیت بسیار خوبی بود که بعد
از جنگ جهانی ، ایران حضور موثر خود را ، در مجامع
بینالمللی نشان بدهد ، آن هم در صورتیکه دولت وقت
، برای شرکت در چنین مجمعی ، حاضر نشد ، یک ریال هزینه کند
!
اما با وجود اینکه پروفسور حسابی ، شخصا به هزینه
خودشان در این یادبود علمی جهانی شرکت جستند ، در لوح
تقدیمی استاد ، که به خط زیبا و هنرمندانه خود ، تقدیم آن
اجلاس جهانی نمودهاند ، با درایت بسیار ، به نام یک
هیئت از سوی دولت ایران اشاره نمودهاند . که از یک سو
نشانی شد ماندگار از فروتنی این استاد آرزومند و از سوی
دیگر احساس مسئولیت ایشان برای سربلند نگاهداشتن کشورشان ،
برای حضور در چنین مجامع علمی جهانی.
|
|
|
|
|
|
ریاست انجمن سلطنتی
به مناسبت بزرگداشت سیصدمین سالگرد تولد
اسحاق نیوتن |
|
|
به نمایندگی از دانشگاه تهران ، تحسین دانشجویان و دانشمندان ایران را ، نسبت به مشارکت این نابغه بزرگ ، در پیشبرد علم و سعادت بشریت ، به شما ابلاغ میکنم .
در سرزمین ایران ، که آموزش و پژوهش ، از ابتدای تاریخ آن ، آغاز شده است ، و مردانی چون ابوعلی سینا ، بیرونی ، رازی ، خیام ، . . . . . و جابر ، در دورانی سخت ، مشعل دانایی را حمل کردند و به نسلهای بعدی سپردند ، موجب گردیده است تا ما ، ارزش مشارکت چنین مرد علمی ، اسحاق نیوتن را ، هرچه عمیقتر احساس کنیم و امروز این همراهی ما ، در کنار شما ، در تجلیل از خاطره او ، باز میگردد به احساس تحسین و احترام ما ، برای خدمات و آثار این شخصیت برجسته .
پروفسور محمود حسابی
هیئت اعزامی دانشگاه تهران ، ایران ، به :
بزرگداشت سیصدمین سالگرد نیوتن
15 جولای 1946
|
|
|
|
|
|
|
|