خــــانه |  راهـنمای تـــارنما |  جستجو    
 
     
 
 

     تــــــــازه هـــــــا  
 
   تاریخ شفاهی زندگی پروفسور حسابی
   همایش بین المللی یوسرن
   رساله راه بهبودی
   کتاب پروفسور حسابی و دانش اتمی ایران
   بیست و هشتمین یادمان پروفسور حسابی
   مکاتبات پروفسور حسابی و آندره ژید ...
   فاطمه گله ...
   جناب مهندس غلامرضا سحاب - دوستان
   گزارش رونمایی از دیوان حافظ حسابی
   تور گردشگری منزل، موزه، کتابخانه ...
   بروشور موزه پروفسور حسابی
   خبرنامه روز جهانی موزه (بهار 97)
   تعیین ساعت ایران
   همایش یونسکو در بنیاد پروفسور حسابی
   فیلم های مصاحبه با پروفسور حسابی
   سخنرانی در سوگ درگذشت اینشتین
   بخشی از عضويت های استاد‎‎‎‌
   دیدگاهی بر تئوری پروفسور حسابی
   بزرگداشت سی صدمین سالگرد تولد نیوتن
   خرید زمین در کره مریخ
   تئوری استاد
   تزهای تقدیمی اساتید بزرگ به استاد ...
 
     پیــــــوندهــــــــــا 
 
   

   

   
   
   
   
 
 
 
 
 
 
 
     
     
         
 






  المپیک

 
 
     
   
     
 
المپیک
 
 
ماراتن ؛ خنجری از پشت ، یا خیانتی علنی به خودمان !
در پاسخ جوانمردی و انسانیت ، آموزش جهانی ناجوانمردی !

با دل‌‌‌‌‌‌سپاری به گوهرجاودان خاتم پیامبران (ص) :
" چنانچه علم ، در ستاره ثریا هم باشد ، در آنجا مردمانی را داریم از ایران ."
و فیلسوف بزرگ ، هگل :
" توسعه جوامع انسانی ، با تاریخ پرشیا (سرزمین پارس) آغاز می‌‌‌‌‌‌گردد ."
ولی پاره‌‌‌‌‌‌یی از مدعیان نیکی‌‌‌‌‌‌‌ها در غرب ؛ غربی و غرب‌‌‌‌‌‌ ساخته‌‌‌‌‌‌ ها ، با بزرگداشت نامردمانی همانند اسکندر مقدونی ،که با استفاده از آلودگی‌‌‌‌‌‌ های بیماری ‌‌‌‌‌‌زا ، همچون طاعون ، شهرهای مرزی ما را آلوده ، و با سفیران مبتلا به بیماری سفلیس ، مردان غیورمان را ، زمین‏‌گیرکرد ! تا امروز ، نسل‌‌‌‌‌‌ های بعدی آنان در جهان ، مفتخر به پایه‌‌‌‌‌‌ گذاری جنگ های میکروبی باشند ، که ارمغان آن : شکست ایرانیان صلح ‌‌‌‌‌‌جو و دانش ‌‌‌‌‌‌پرور است .
در قدم بعدی خود ، تخت ‌‌‌‌‌‌جمشید ، اولین پایگاه حقوق بشر و مجمع عمومی ملل را ، به آتش کشید ، که اکنون بازماندگانش مجاز باشند ، تاریخ و داشته‌‌‌‌‌‌ های گران‌بهای ما ، منشور حقوق بشر و کوروش بزرگ ، که نام پرآوازه‌‌‌‌‌‌اش ، در کتاب آسمانی و مقدس بی‏‌همتای مسلمانان و ادیان صاحب کتاب ، به نیکی آمده است را ، در عمل : انکار ، و خود را ، مدعی حقوق بشر ، نشان دهند !
حال ، دسیسه خود را ، به امر مردمی و جهانی ورزش نیز کشانیده ‌‌‌‌‌‌اند ، تا تجاوز پدرانشان ، به نام " ماراتن " را ، نه تنها بر ما ایرانیان ، بلکه بر جهانیان ، تحمیل کنند ! اما ، چگونه و با چه پشتوانه نگون باری ؟ ! :
به شهادت تاریخ ، سردار یونانی مغلوب ایرانیان سلحشور ، که ربع قرن ، در صیانت پادشاه رئوف ایران بود ، این حامی تراز نخست خود را ، با کمال ناجوانمردی ، می‌فریبد ، ناوگان دریایی بی‌مانند پارسی را ، در ساحلی کوچک و در برابر تیغه کوهی ، در ماراتن ، به تله انداخته ، تمامی دریانوردان شجاع ایرانی و فارغ از اندیشه‌‌‌‌‌‌های خیانت‌‌‌‌‌‌آمیز را ، قتل عام نموده ، و پیام نگون‏‌بار کشتار این دلاوران را ، با افروختن مشعلی ، در دست سرباز دونده یونانی ، از ماراتن به آتن ، پایتخت کشورش رسانیده ، تا یونانی‌‌‌‌‌‌ ها ، پس از سالیان متمادی و بارها شکست از پارسیان ، پذیرای آن رسول پیروزی مذبوحانه شوند .
حال ، نوادگان همان غربیان متجاوز ، با زیرکی ناصواب، دوی ماراتن را ، در المپیک جهانی ، باب کردند ، تا نه تنها ، این خاطره دل‌‌‌‌‌‌آزار را ، زنده نگاه دارند ، بلکه ، با چنین توطئه‏‏‌‌‌‌‌‌‌یی ، ما را تشویق کنند ، تا بی‏‌خبر از گذشته پدرانمان ، در یادمان شکست خودمان ، به این مسابقه من‌‌‌‌‌‌درآوردی (که اگر دغدغه آنان ، موضوع سرعت بوده است ، می‏‌توانستند ، نام زرافه و اگر استقامت در حرکت بوده ، نام لاک‌‌‌‌‌‌پشت را بر‌‌‌‌‌‌گزینند)، داوطلب فرستاده ، مشتاقانه شرکت جوییم .
حتی ، در طی تاریخ ، غرق در این ناآگاهی و عدم بروز کم‌‌‌‌‌‌ترین عکس‌‌‌‌‌‌‌العملی ، از سوی ما ایرانیان ، شرط گشایش بازی‌‌‌‌‌‌های المپیک را ، عبور کشور به کشور دونده‌‌‌‌‌‌ های مشعل به دست ماراتنی دانسته ، و در پایان ، پس از حضور پرشکوه ساختگی در کاخ‏‌های سلطنتی شان ، آن (مشعل المپیک) را ، به مشعل نهایی عظیم چند میلیون دلاری مستقر در ستادیوم اصلی المپیک می‌‌‌‌‌‌ رسانند ، تا با هزاران فیلم و میلیون‌‌‌‌‌‌ ها عکس ، پیروزی ناجوانمردانه یونانیان (غربی‌‌‌‌‌‌ ها) بر ایرانیان ، در490 ق م را ، در این قرن ، و مسلما برای همه قرون ، به یادها بسپارند .
تا رفته رفته ، آرنگ (سمبل) دیرین ، اندیشمندانه و مبارک 5 حلقه المپیک ، که نشان‌‌‌‌‌‌ از اتحاد 5 قاره ، یعنی وحدت همه انسان‏‌ها، با هر رنگ و نژادی است ، به فراموشی سپرده شود و مشعل باژگونی که تنها 82 سال از عمر آن می‏‌گذرد ، جایگزین آن شود .

بنابراین ، نه تنها ، بر هر یک از ما ایرانیان ، بلکه ، بردولتمردان متعهد ، بیدار و دل‌‌‌‌‌‌سوخته ما ، فرض است ، که ضرورتا :
نخست : در هیچ مسابقه و گردهم‌‌‌‌‌‌آیی ورزشی ، که مثال و بیانی از ماراتن ، در آن است ، حضور نیابـیم !
دوم : در بیانات و مقالات خود ، حتی در توصیف یک رقابت ، هرگز از واژه ضد ایرانی "ماراتن" ، بهره نگیریم !
سوم : این مشعل نگون‌‌‌‌‌‌بار را ، از میدان آب‌‌‌‌‌‌نمای شهرک المپیک تهران ، بزداییم !
چهارم : هرگز، پس‌زمینه گوینده‏‌های ورزشی سیمای جمهوری اسلامی ایران را ، با تصویر این مشعل نیارایـیم !
پنجم : التماس، برای عبور این نماد فرومایه ، از مرز و بوم مقدسمان را ، گناه بشمارییم !
ششم : می‏‌بایست ، با اقدامات جدی بین‏‌المللی ، مانع تشکیل این جمع نامبارک و پیام‏‌آوران چنین کژی و ناراستی (دونده حامل مشعل نامیمون ماراتن) آن هم به عنوان آرنگ مسابقات المپیک شویم !
بنابراین مراتب و با استناد به اشاره‏‌های کوتاه یاد شده ، به کارگیری چنین اصطلاح نامانوس ، بیگانه و مخربی ، که مطمئنا ، در نتیجه ناآگاهی‏‌های خودی ، و یا خدای ناکرده ، بی‌‌‌‌‌‌‌سوادی ، فضل‌‌‌‌‌‌‌فروشی ، غرب‌‌‌‌‌‌زدگی و خودباختگی پیش آمده است ، گناه محسوب شود .
تا در کفه مقایسه دانش‌‌‌‌‌‌‌داری و شناخت مبانی فرهنگ ایرانیمان ، امیدوار باشیم ، برای همیشه ، معنای واژگون ماراتن ، در رقابت‌‌‌‌‌‌ های خودی را ، از یاد نبرده ، پیشنهاد کنیم :
به جای کلمه ماراتن ، از زبدگی پارتیان ، ویژگی سربازان اشکانی ،که با نشستن وارونه بر روی اسب‏‌های در حال تاخت ، قادر به تیراندازی بین دو چشم دشمن بودند و این مهارت بی‏‌مانند جهانی ، حتی ، زبانزد فرانسوی‏‌زبانان ، شده است :
(vous etes le partian)  : " تو یک سرباز پارتی (اشکانی) هستی" استفاده کنیم .
و یا ، برای نشان دادن هوشمندی ، تبحر ، تحرک ، سرعت و خستگی ناپذیری ،رخش رستم را بپذیریم ! همان‌رخش رستمی‏‌که ،کمپانی نیسان ژاپن ، نام زادگاه او (ایل قشقایی) را ، برای خودروی نوین و منتخب جهانی خود ، بر‌‌‌‌‌‌گزیده و در بیانیه آن شرکت ، به خاطر طولانی بودن این نام ، با عذرخواهی دلنشینی از ایرانیان ، خلاصه آن نام ،" قشقایی" را ، در نمایشگاه بین‌‌‌‌‌‌المللی خودروهای جهان ، در ژنو (سوییس) ، برای این نوآوری برجسته خود ، معرفی می‌‌‌‌‌‌ نماید ، تا به اعتبار چنین پیشینه شکوه مندی ، بازارهای جهانی را برباید و نامی نیک را ، از خود ، برجای گذارد ، ما نیز : با آگاهی از اندوخته‌‌‌‌‌‌ های ارزنده خود ، حافـِظِ نام ، سربلندی‏‌ها و پیروزی‏‌های تاریخی این تمدن هزاران ساله باشیم .


 
         
     
■ زندگی نامه     ■ فرهنگی     ■ پژوهشی - صنعتی     ■ گالری    
                       
» شرح زندگی     » چاپ و انتشار     » تئوری استاد     » گالری عکس    
» خانواده     » موزه     » مکانیک و هیدرودینامیک     » گالری فیلم    
» فرهنگی، هنری     » کتابخانه     » هوش مصنوعی     » تاریخ شفاهی    
» تحقیقات     » فرهنگ ایرانی     » فیزیک ذرات بنیادی و حرارت     » گالری پوستر    
» کتاب ها     » مراسم و سخنرانی ها     » الکترونیک و اپتیک     » تور مجازی بنیاد    
» رساله ها، مقالات و سخنرانی ها     » جوایز                
» موسسات     » نشست های علمی – فرهنگی بنیاد     ■ زیست محیطی          
» خدمات و مشاغل     » رسانه ها                
» دوستان، همکاران، شاگردان           » سازمان ملل، ارتقاء زیست محیطی بنیاد          
» نشان ها و مدارک بین المللی     ■ تازه ها     » فعالیت های زیست محیطی          
» کنفرانس ها و عضویت ها           » نشست های زیست محیطی          
» جملات برجسته استاد     » تازه های تارنما     » نمایشگاه های زیست محیطی          
» بورس پروفسور حسابی         » فضای زیست محیطی بنیاد (عکس)          
 
         
  کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بنیاد پروفسور حسابی می باشد. 1395- 1348